۱۳۸۸ مرداد ۱۴, چهارشنبه

امام زمان(عج)

اعوذ بالله من شرنفسی و من الشیطان الرجیم بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
روزها و عصرها وشبها را شاید به نظاره بنشینم و از لحظه ها سخن بگویم ولی افسوس که در این راه چشمهایم بهانه های بی قراری می گیرند اشکها جام های شیشه ای را طلب دارندتا برای زمانی که تو را دل هوای شوق باشدحال روزگاری ایست سخت به بهانه یک نوشتن شاید که یه لحظه رمیدن دل درپشت قابهایی از بغض خسته ،چشم دوخته ام .. بهانه یی برای سلامچقدر سخت از گذر زمان لیل و نهار ...گرفتگی دلها ...شاید کلامم ،بغضم، نشانه از خداحافظی دور باشد...و لی شاید تن خسته و زخمی ؛ به دعا و صبر زمان ترمیم شود...در وجودم چراغها سو سو می زنند که باز؛ برگرد ...این وادی و سرزمین اهل سختی و فتنه ،زخم ، ناله ها و غم هاست این دل تو است که باید صبور باشد بازهم روضه صبر بر دل جاری ، شوق و ذوق انتظار تیک تیک ثانیه ها را شمارش میکنند...
سلام به امام عصر روحی فداه یگانه مهدی دلها

اشعاردرموردامام زمان(عج)
اي خوشا يک دل، دل لبريز عشق لحظه هاي سبز و عطر آميز عشق اي خوشا عشق و خوشا دلدادگي اي خوشا با عشق خوبان زندگي ما که دلهامان لبالب از خداست جانمان سرچشمه مهر و صفاست
ما که چون آيينه سبز و ساده ايم دل به سوداي محمد (صلي الله عليه وآله وسلم) داده ا يم آفتاب معرفت نور يقين لطف يزدان رحمةٌ للعالمين آخرين پيغام از سوي خدا ترجمان عشق معناي صفا او تمنّاي دل تنهاي ماست دردهاي غربت ما را دواست ما که از عشق علي عليه السلام دم مي زنيم پشت و پا بر هر دو عالم مي زنيم با علي در سوز و ساز ديگريم زآتش سوزان عشقش، پرپريم
شورش دلهاي ما، عشق علي است ضامن فرداي ما عشق علي است سر سپار راه مولاييم ما سر به سر شوق و تولاّييم ما عشق زهرا (عليها السلام) آتشي در جان ماست شعله سوزنده پنهان ماست
کيست زهرا عليها السلام؟ نو گل باغ بهشت قصه زيباي سرخ سرنوشت
چشمه خورشيد رخشان، فا طمه عليها السلام کوثر تقوي و ايمان فا طمه (عليها السلام)
از غمي همواره در تاب و تبيم همنواي ناله هاي زينبيم (عليها السلام)
کيست زينب (عليها السلام)؟ باور آيينه ها وارث گلهاي سرخ کربلا قهرمان قصه هاي آرزو اعتبار و افتخار و آبرو
باز هم مائيم و داغ کربلا داغ و درد لاله هاي نينوا
باز ما و لحظه هاي انتظار انتظار مردي از نسل بهار
مهد ي (عليه السلام) زهرا (عليها السلام) امام آخرين مهدي موعود (عليه السلام) پرچم دار دين
از تبار آسمان و آفتاب يادگار نسل پاک انقلاب
آخرين فرياد سرخ روزگار فصل پايان حديث انتظار
دوستي با آل طاها عاشقيست با شقايق هاي زهر ا (عليها السلام) عاشقي ست
آل طاها رمز«ياء» ورمز«سين» واژهايسرخ قرآن مبين آفتاب آسمانِ باورند راه سرخ عشق را روشنگرند
عشق،سرفصل کرامات خداست عشق مارارهبر است ورهنما است
عشق جان را قوّت بال وپراست دل به دست عشق دادن،خوشتر است
مولود نوراني
زبام عرش ميآيد اشارتهاي پنهاني تمام لحظه ها پر ميشود از عطر عرفاني
صداي عشق ميآيد از آنسوي نهايتها معطر ميشود عالم از اين آواي سبحاني
نواي سبز توحيد است تا هفت آسمان جاري نواي آشناي نغمه هاي سبز قرآني
به سمت نور ميخواند کسي دلهاي شيدا را به بزم عشق ميخواند کسي ما را به مهماني
کسي از جنس گلها از تبار آبي دريا ودست مهربانش چاره درد و پريشاني
کسي وامي کند دروازه هاي روشنايي را که تا پايان بگيرد قصه شبهاي ظلماني
زلبخندش شکوفا ميشود باغ گل نرگس زلبخندي زلال و روشن و شفاف و روحاني
حضورش نورميبخشد تمام بزم هستي را زنورش ميشود هر جاي اين عالم چراغاني
سرود عشق ميخواند فلک از شوق ديدارش سرود مهرميخواند دل، اين درياي توفاني
گل فرياد ميرويد زحجم خاک از شوقش به پايان ميرسد چشم انتظاري هاي طولاني
بساط شادمانيها مهيّا گشته در هر جا رسيده فصل گلها، فصل زيباي گل افشاني
نصيب عاشقان از فيض ديدار گل رويش نگاهي آفتابي، ديدهاي از شوق، باراني
چراغ روشني بايد شبستان ولايت را وميتابد به صحن عشق آن خورشيد کنعاني به زيرسايه سبزش جهان آسوده ميماند گلستان ميشود عالم از اين مولود نوراني

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر