۱۳۸۹ آذر ۵, جمعه

جلسه هیات زنجیرزنی

السلام علیک یا اباعبدالله

جلسه هیات زنجیرزنی جهت ایام محرم باحضور اعضادرمحل مسجد جامع برگزارگردید

دراین جلسه ضمن تصمیم گیری وبرگزاری هر چه باشکوه تراعزاداری سروروسالار شهیدان امام حسین (ع)تصمیمات اتخاذ گردید.

سخنران مراسم حجه الاسلام والمسلمین شریعتی

مداحان مراسم جهت چهارم وپنجم محرم آقای حسینخانی وآقای خواجه حسنی

مسئول هیات :سیدمهدی روح الامینی

مسئول هماهنگی وبرگزاری مراسمها:اقای علی درویشی وسیدمرتضی روح الامینی

مسئول تبلیغات وروابط عمومی هیات:آقای سید ابوافضل آبسالان وسیدابوالفضل روح الامینی

مسئول وهماهنگ کننده تجهیزات ووسایل صوتی:رضا غفاری ومهدی جعفری

دراین مراسم همسربزرگوارحاج آقای حائری (ره)سرکارخانم حسنی حضورداشتندوهماهنگی نظارت برچگونگی برگزاری مراسمهارابه عهدگرفتند.

۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

عید نوروز چگونه شکل گرفت

عید نوروز چگونه شکل گرفت




انسان‏، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تكرار برخی از رویدادهای طبیعی، یعنی تكرار فصول شد. نیاز به محاسبه در دوران كشاورزی ، یعنی نیاز به دانستن زمان كاشت و برداشت، فصل بندی ها و تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد. نخستین محاسبه فصل ها، بی گمان در همه جوامع با گردش ماه كه تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت. و بالاخره در نتیجه نارسایی ها و ناهماهنگی هایی كه تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت پذیرفت. سال در نزد ایرانیان از زمانی نسبتا كهن به چهار فصل سه ماهه تقسیم شده و همان طور كه ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه آورده است آغاز سال ایرانی از زمان خلقت انسان ( یعنی ابتدای هزاره هفتم از تاریخ عالم) روز هرمز از ماه فروردین بود، وقتی كه آفتاب در نصف النهار ، در نقطه اعتدال ربیعی ، و طالع سرطان بود.

پیدایش جشن نوروز

جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری چون فردوسی، عنصری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر كه منبع تاریخی و اسطوره ای آنان بی گمان ادبیات پیش از اسلام بوده ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.

در خور یادآوری است كه جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار می شده و ابوریحان نیز با آن كه جشن را به جمشید منسوب می كند یادآور می شود كه : «آن روز كه روز تازه ای بود جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود».

روایت های اسلامی درباره نوروز

آورده اند كه در زمان حضرت رسول (ص) در نوروز جامی سیمین كه پر از حلوا بود برای پیغمبر هدیه آوردند و آن حضرت پرسید كه این چیست؟ گفتند كه امروز نوروز است. پرسید كه نوروز چیست؟ گفتند عید بزرگ ایرانیان. فرمود: آری، در این روز بود كه خداوند عسكره را زنده كرد. پرسیدند عسكره چیست؟ فرمود عسكره هزاران مردمی بودند كه از ترس مرگ ترك دیار كرده و سر به بیابان نهادند و خداوند به آنان گفت بمیرید و مردند. سپس آنان را زنده كرد وابرها را فرمود كه به آنان ببارند از این روست كه پاشیدن آب در این روز رسم شده. سپس از آن حلوا تناول كرد و جام را میان اصحاب خود قسمت كرده و گفت كاش هر روزی بر ما نوروز بود.

و نیز حدیثی است از معلی بن خنیس كه گفت: روز نوروز بر حضرت جعفر بن محمد صادق در آمدم گفت آیا این روز را می شناسی؟ گفتم این روزی است كه ایرانیان آن را بزرگ می دارند و به یكدیگر هدیه می دهند. پس حضرت صادق گفت سوگند به خداوند كه این بزرگداشت نوروز به علت امری كهن است كه برایت بازگو می كنم تا آن را دریابی. پس گفت: ای معلی ، روز نوروز روزی است كه خداوند از بندگان خود پیمان گرفت كه او را بپرستند و او را شریك و انبازی نگیرند و به پیامبران و راهنمایان او بگروند. همان روزی است كه آفتاب در آن طلوع كرد و بادها وزیدن گرفت و زمین در آن شكوفا و درخشان شد. همان روزی است كه كشتی نوح در كوه آرام گرفت. همان روزی است كه پیامبر خدا، امیر المومنین علی (ع) را بر دوش خود گرفت تا بت های قریش را از كعبه به زیر افكند. چنان كه ابراهیم نیز این كار را كرد. همان روزی است كه خداوند به یاران خود فرمود تا با علی (ع) به عنوان امیر المومنین بیعت كنند. همان روزی است كه قائم آل محمد (ص) و اولیای امر در آن ظهور می كنند و همان روزی است كه قائم بر دجال پیروز می شود و او را در كنار كوفه بر دار می كشد و هیچ نوروزی نیست كه ما در آن متوقع گشایش و فرجی نباشیم، زیرا نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.

جشن نوروز/



جشن نوروز دست كم یك یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را پس از جمشید یك ماه می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و كاركنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست كم از پنجه و «چهارشنبه آخر سال» آغاز می شود و در «سیزده بدر» پایان می پذیرد. ازآداب و رسوم كهن پیش از نوروز باید از پنجه، چهارشنبه سوری و خانه تكانی یاد كرد.

پنجه (خمسه مسترقه)

بنابر سالنمای كهن ایران هر یك از 12 ماه سال 30 روز است و پنج روز باقیمانده سال را پنجه، پنجك، یا خمسه مسترقه، گویند. این پنج روز را خمسه مسترقه نامند از آن جهت كه در هیچ یك از ماه ها حساب نمی شود. مراسم پنجه تا سال 1304 ، كه تقویم رسمی شش ماه اول سال را سی و یك روز قرارداد، برگزار می شد.

میر نوروزی

از جمله آیین های این جشن 5 روزه، كه در شمار روزهای سال و ماه و كار نبود، برای شوخی و سرگرمی حاكم و امیری انتخاب می كردند كه رفتار و دستورهایش خنده آور بود و در پایان جشن از ترس آزار مردمان فرار می كرد. ابوریحان از مردی بی ریش یاد می كند كه با جامه و آرایشی شگفت انگیز و خنده آور در نخستین روز بهار مردم را سرگرم می كرد و چیزی می گرفت. و هم اوست كه حافظ به عنوان « میرنوروزی» دوران حكومتش را « بیش از 5 روز» نمی داند.

از برگزاری رسم میر نوروزی، تا لااقل 70 سال پیش آگاهی داریم. بی گمان كسانی را كه در روزهای نخست فروردین، با لباس های قرمز رنگ و صورت سیاه شده در كوچه و گذر وخیابان می بینیم كه با دایره زدن و خواندن و رقصیدن مردم را سرگرم می كنند و پولی می گیرند بازمانده شوخی ها و سرگرمی های انتخاب «میر نوروزی» و «حاكم پنج روزه » است كه تنها در روزهای جشن نوروزی دیده می شوند و آنان در شعرهای خود می گویند: «حاجی فیروزه، عید نوروزه، سالی چند روزه».

منبع : مجله موفقیت



قسمتي ازوصيت نامه امام خميني(ره)

بسم الله الرحمن الرحیم


قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم : انی تارك فیكم الثقلین كتاب الله و عترتی اهل بیتی؛ فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض .

الحمدلله و سبحانك؛ اللهم صل علی محمد و آله مظاهر جمالك و جلالك و خزائن اسرار كتابك الذی تجلی فیه الاحدیه بجمیع اسمائك حتی المستاثر منها الذی لایعلمه غیرك؛ و اللعن علی ظالمیهم اصل الشجره الخبیثه ./

و بعد، اینجانب مناسب می دانم كه شمه ای كوتاه و قاصر در باب "ثقلین" تذكر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی، كه قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه ای كه عرفان آن بر تمام دایره وجود، از ملك تا ملكوت اعلی و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای "ثقل اكبر" و "ثقل كبیر" كه از هر چیز اكبر است جز ثقل اكبر كه اكبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر كه شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلكه مناسب دیدم اشاره ای گذرا و بسیار كوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم .

شاید جمله لن یفترقا حتی یردا علی الحوض اشاره باشد بر اینكه بعد از وجودمقدس رسول الله - صلی الله علیه و آله و سلم - هرچه بر یكی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یك مهجوریت دیگری است ، تاآنگاه كه این دو مهجور بر رسول خدا در "حوض " وارد شوند. و آیا این "حوض " مقام اتصال كثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریااست ، یا چیز دیگر كه به عقل و عرفان بشر راهی ندارد. و باید گفت آن ستمی كه از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اكرم - صلی الله علیه و آله و سلم - گذشته ،بر امت مسلمان بلكه بر بشریت گذشته است كه قلم از آن عاجز است .

و ذكر این نكته لازم است كه حدیث "ثقلین " متواتر بین جمیع مسلمین است و در كتب اهل سنت از "صحاح ششگانه " تا كتب دیگر آنان ، با الفاظ مختلفه و موارد مكرره از پیغمبر اكرم - صلی الله علیه و آله و سلم - به طور متواترنقل شده است . و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذاهب مختلف ؛ و باید همه مسلمانان كه حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای جاهلان بیخبر باشد برای علمای مذاهب نیست .

اكنون ببینیم چه گذشته است بر كتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترك پیامبراسلام - صلی الله علیه و آله و سلم - مسائل اسف انگیزی كه باید برای آن خون گریه كرد، پس از شهادت حضرت علی "ع " شروع شد. خودخواهان و طاغوتیان ،قرآن كریم را وسیله ای كردند برای حكومتهای ضد قرآنی ؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را كه سراسر قرآن را از پیامبر اكرم - صلی الله علیه وآله و سلم - دریافت كرده بودند و ندای انی تارك فیكم الثقلان در گوششان بود با بهانه های مختلف و توطئه های از پیش تهیه شده ، آنان را عقب زده و باقرآن ، در حقیقت قرآن را - كه برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است - از صحنه خارج كردند؛ و بر حكومت عدل الهی - كه یكی از آرمانهای این كتاب مقدس بوده و هست - خط بطلان كشیدندو انحراف از دین خدا و كتاب و سنت الهی را پایه گذاری كردند، تا كار به جایی رسید كه قلم از شرح آن شرمسار است .



و هرچه این بنیان كج به جلو آمد كجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا كه قرآن كریم را كه برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلكه عائله بشری ، ازمقام شامخ احدیت به كشف تام محمدی "ص " تنزل كرد كه بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده "علم الاسما" را از شر شیاطین و طاغوتهارها سازد و جهان را به قسط و عدل رساند و حكومت را به دست اولیاالله ،معصومین - علیهم صلوات الاولین و الاخرین - بسپارد تا آنان به هر كه صلاح بشریت است بسپارند - چنان از صحنه خارج نمودند كه گویی نقشی برای هدایت ندارد و كار به جایی رسید كه نقش قرآن به دست حكومتهای جائر وآخوندهای خبیث بدتر از طاغوتیان وسیله ای برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد. و مع الاسف به دست دشمنان توطئه گر ودوستان جاهل ، قرآن این كتاب سرنوشت ساز، نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنكه باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و كتاب زندگی آنان باشد، وسیله تفرقه و اختلاف گردید و یا بكلی از صحنه خارج شد،كه دیدیم اگر كسی دم از حكومت اسلامی برمی آورد و از سیاست ، كه نقش بزرگ اسلام و رسول بزرگوار - صلی الله علیه و آله و سلم - و قرآن و سنت مشحون آن است ، سخن می گفت گویی بزرگترین معصیت را مرتكب شده ؛ وكلمه "آخوند سیاسی " موازن با آخوند بی دین شده بود و اكنون نیز هست .

و اخیرا قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حكومتهای منحرف خارج ازتعلیمات اسلامی ، كه خود را به دروغ به اسلام بسته اند، برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع می كنند و به اطراف می فرستند

و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج می كنند. ما همه دیدیم قرآنی راكه محمدرضا خان پهلوی طبع كرد و عده ای را اغفال كرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسلامی هم مداح او بودند. و می بینیم كه ملك فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بی پایان مردم را صرف طبع قرآن كریم و محال تبلیغات مذهب ضد قرآنی می كند و وهابیت ، این مذهب سراپا بی اساس و خرافاتی راترویج می كند؛ و مردم و ملتهای غافل را سوق به سوی ابرقدرتها می دهد و ازاسلام عزیز و قرآن كریم برای هدم اسلام و قرآن بهره برداری می كند.

ما مفتخریم و ملت عزیز سرتاپا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است كه پیرومذهبی است كه می خواهد حقایق قرآنی ، كه سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلكه بشریت دم می زند، از مقبره ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی كه بر پای و دست و قلب و عقل اوپیچیده است و او را به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان می كشاندنجات دهد.

و ما مفتخریم كه پیرو مذهبی هستیم كه رسول خدا موسس آن به امر خداوندتعالی بوده ، و امیرالمومنین علی بن ابیطالب ، این بنده رها شده از تمام قیود،مامور رها كردن بشر از تمام اغلال و بردگیها است .

ما مفتخریم كه كتاب نهج البلاغه كه بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین كتاب رهایی بخش بشر است و دستورات معنوی وحكومتی آن بالاترین راه نجات است ، از امام معصوم ما است .

ما مفتخریم كه ائمه معصومین ، از علی بن ابیطالب گرفته تا منجی بشرحضرت مهدی صاحب زمان - علیهم آلاف التحیات والسلام - كه به قدرت خداوند قادر، زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند.

ما مفتخریم كه ادعیه حیاتبخش كه او را "قرآن صاعد" می خوانند از ائمه معصومین ما است . ما به "مناجات شعبانیه " امامان و "دعای عرفات "حسین بن علی - علیهما السلام - و "صحیفه سجادیه " این زبور آل محمد و"صحیفه فاطمیه " كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ما است .

ما مفتخریم كه "باقرالعلوم " بالاترین شخصیت تاریخ است و كسی جزخدای تعالی و رسول - صلی الله علیه و آله - و ائمه معصومین - علیهم السلام -مقام او را درك نكرده و نتوانند درك كرد، از ما است .

و ما مفتخریم كه مذهب ما "جعفری " است كه فقه ما كه دریای بی پایان است ،یكی از آثار اوست . و ما مفتخریم به همه ائمه معصومین - علیهم صلوات الله - ومتعهد به پیروی آنانیم .

ما مفتخریم كه ائمه معصومین ما - صلوات الله و سلامه علیهم - در راه تعالی دین اسلام و در راه پیاده كردن قرآن كریم كه تشكیل حكومت عدل یكی ازابعاد آن است ، در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی حكومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند. و ما امروز مفتخریم كه می خواهیم مقاصد قرآن و سنت را پیاده كنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه بزرگ سرنوشت ساز سر از پا نشناخته ، جان و مال و عزیزان خود را نثار راه خدامی كنند.

ما مفتخریم كه بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و كلان در صحنه های فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر، و همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن كریم فعالیت دارند؛ و آنان كه توان جنگ دارند، درآموزش نظامی كه برای دفاع از اسلام و كشور اسلامی از واجبات مهم است شركت ، و از محرومیتهایی كه توطئه دشمنان و ناآشنایی دوستان از احكام اسلام و قرآن بر آنها بلكه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند، شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتی كه دشمنان برای منافع خود به دست نادانان و بعضی آخوندهای بی اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند، خارج نموده اند؛ و آنان كه توان جنگ ندارند، در خدمت پشت جبهه به نحوارزشمندی كه دل ملت را از شوق و شعف به لرزه درمی آورد و دل دشمنان وجاهلان بدتر از دشمنان را از خشم و غضب می لرزاند، اشتغال دارند. و ما مكرردیدیم كه زنان بزرگواری زینب گونه - علیها سلام الله - فریاد می زنند كه فرزندان خود را از دست داده و در راه خدای تعالی و اسلام عزیز از همه چیز خودگذشته و مفتخرند به این امر؛ و می دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعیم است ، چه رسد به متاع ناچیز دنیا.

و ملت ما بلكه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینكه دشمنان آنان كه دشمنان خدای بزرگ و قرآن كریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند كه از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتكارانه خود دست نمی كشند وبرای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمی شناسند. و درراس آنان امریكا این تروریست بالذات دولتی است كه سرتاسر جهان را به آتش كشیده و هم پیمان او صهیونیست جهانی است كه برای رسیدن به مطامع خود جنایاتی مرتكب می شود كه قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند؛ و خیال ابلهانه "اسرائیل بزرگ "! آنان را به هر جنایتی می كشاند. وملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند كه دشمنان آنها حسین اردنی این جنایت پیشه دوره گرد، و حسن و حسنی مبارك هم آخور با اسرائیل جنایتكارند و در راه خدمت به امریكا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملتهای خود رویگردان نیستند. و ما مفتخریم كه دشمن ما صدام عفلقی است كه دوست ودشمن او را به جنایتكاری و نقض حقوق بین المللی و حقوق بشر می شناسند وهمه می دانند كه خیانتكاری او به ملت مظلوم عراق و شیخ نشینان خلیج ، كمتر ازخیانت به ملت ایران نباشد. و ما و ملتهای مظلوم دنیا مفتخریم كه رسانه های گروهی و دستگاههای تبلیغات جهانی ، ما و همه مظلومان جهان را به هر جنایت و خیانتی كه ابرقدرتهای جنایتكار دستور می دهند متهم می كنند. كدام افتخار بالاتر و والاتراز اینكه امریكا با همه ادعاهایش و همه ساز و برگهای جنگی اش و آنهمه دولتهای سرسپرده اش و به دست داشتن ثروتهای بی پایان ملتهای مظلوم عقب افتاده و در دست داشتن تمام رسانه های گروهی ، در مقابل ملت غیور ایران و كشور حضرت بقیه الله - ارواحنا لمقدمه الفدا - آنچنان وامانده و رسوا شده است كه نمی داند به كه متوسل شود! و رو به هر كس می كند جواب رد می شنود!و این نیست جز به مددهای غیبی حضرت باری تعالی - جلت عظمته - كه ملتهارا بویژه ملت ایران اسلامی را بیدار نموده و از ظلمات ستمشاهی به نور اسلام هدایت نموده .

من اكنون به ملتهای شریف ستمدیده و به ملت عزیز ایران توصیه می كنم كه از این راه مستقیم الهی كه نه به شرق ملحد و نه به غرب ستمگر كافر وابسته است ، بلكه به صراطی كه خداوند به آنها نصیب فرموده است محكم و استوار ومتعهد و پایدار پایبند بوده ، و لحظه (ای) از شكر این نعمت غفلت نكرده ودستهای ناپاك عمال ابرقدرتها، چه عمال خارجی و چه عمال داخلی بدتر ازخارجی ، تزلزلی در نیت پاك و اراده آهنین آنان رخنه نكند؛ و بدانند كه هرچه رسانه های گروهی عالم و قدرتهای شیطانی غرب و شرق اشتلم می زنند دلیل برقدرت الهی آنان است و خداوند بزرگ سزای آنان را هم در این عالم و هم درعوالم دیگر خواهد داد. "انه ولی النعم و بیده ملكوت كل شی ء".

و با كمال جد و عجز از ملتهای مسلمان می خواهم كه از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طورشایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی كنند. از آن جمله دست از فقه سنتی كه بیانگر مكتب رسالت و امامت است و ضامن رشد و عظمت ملتهااست ، چه احكام اولیه و چه ثانویه كه هر دو مكتب فقه اسلامی است ، ذره ای منحرف نشوند و به وسواس خناسان معاند با حق و مذهب گوش فرا ندهند وبدانند قدمی انحرافی ، مقدمه سقوط مذهب و احكام اسلامی و حكومت عدل الهی است . و از آن جمله از نماز جمعه و جماعت كه بیانگر سیاسی نماز است هرگز غفلت نكنند، كه این نماز جمعه از بزرگترین عنایات حق تعالی برجمهوری اسلامی ایران است . و از آن جمله مراسم عزاداری ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان ، حضرت ابی عبدالله الحسین - صلوات وافر الهی و انبیا و ملائكه الله و صلحا بر روح بزرگ حماسی او باد - هیچ گاه غفلت نكنند.و بدانند آنچه دستور ائمه - علیهم السلام - برای بزرگداشت این حماسه تاریخی اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است ، تمام فریاد قهرمانانه ملتها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الی الابد. و می دانید كه لعن ونفرین و فریاد از بیداد بنی امیه - لعنه الله علیهم - با آنكه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شده اند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریادستم شكن است .

و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق - علیهم سلام الله - به طور كوبنده فجایع و ستمگریهای ستمگران هر عصر و مصریادآوری شود؛ و در این عصر كه عصر مظلومیت جهان اسلام به دست امریكا وشوروی و سایر وابستگان به آنان و از آن جمله آل سعود، این خائنین به حرم بزرگ الهی - لعنه الله و ملائكته و رسله علیهم - است به طور كوبنده یادآوری ولعن و نفرین شود. و همه باید بدانیم كه آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی است كه حافظ ملیت مسلمین ، بویژه شیعیان ائمه اثنی عشر- علیهم صلوات الله و سلم - است .

و آنچه لازم است تذكر دهم آن است كه وصیت سیاسی - الهی اینجانب اختصاص به ملت عظیم الشان ایران ندارد، بلكه توصیه به جمیع ملل اسلامی ومظلومان جهان از هر ملت و مذهب می باشد.

از خداوند - عزوجل - عاجزانه خواهانم كه لحظه ای ما و ملت ما را به خودواگذار نكند و از عنایات غیبی خود به این فرزندان اسلام و رزمندگان عزیزلحظه ای دریغ نفرماید.



۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

سالگردرحلت يادگارامام حاج سيداحمدخميني(ره)

سید احمد خمینی (۱۳۲۴ — ۲۵ اسفند ۱۳۷۳)[۱]، دومین فرزند پسر آیت‌الله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است.


سید احمد خمینی در اسفند ۱۳۲۴ شمسی در شهر قم متولد شد و در ۲۵ اسفند ۱۳۷۳ خورشیدی در تهران درگذشت و در آرامگاه روح‌الله خمینی در بهشت زهرا به خاک سپرده شد./

سيداحمد خمینی در سال‌های پس از انقلاب در سازماندهی روابط روح‌الله خمینی با مسئولان نقش مهمی داشت.[۲] از میان این نقش‌ها، نقش وی در برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقامی رهبری و نگارش نامه سرگشاده‌ای که با عنوان «رنجنامه» منتشر شد، بسیار پررنگ بوده‌است.

حاج احمد از خود سه فرزند به نام‌های سید حسن خمینی، سید یاسر خمینی و سید علی خمینی به جا گذاشت. پسر بزرگ وی سید حسن خمینی نام دارد که اکنون تولیت آرامگاه روح‌الله خمینی را بر عهده دارد. همسر او نیز آثار خمینی را جمع‌آوری نموده‌است.



۱۳۸۸ بهمن ۱۶, جمعه

عزاداران اربعين حسيني دركربلا

۴۳۸۵ دسته عزاداری حسینی(ع) آماده احیای مراسم اربعین در کربلا شدند




همزمان با فرا رسيدن ايام اربعین حسینی(ع)، چهار هزار و ۳۸۵ دسته و هیئت حسینی(ع) آماده احیای مراسم اربعین در کربلا شدند.

ریاض نعمه السلمان، رئیس بخش دسته‌جات و هیئت‌های عزاداری حسینی(ع) در عراق و جهان اسلام گفت: امسال چهار هزار و ۳۸۵ دسته و هیئت از استان‌های عراق و کشورهای عربی و اسلامی خود را برای احیای مراسم اربعین سیدالشهدا، امام حسین(ع) آماده کردند.



وی افزود: ۸۸۵ هیئت از کربلا، ۲۵۹ هیئت از نجف، ۱۹۹ هیئت از بابل، ۳۳۹ هیئت از الدیوانیه و دیگر شهرهای عراق برای احیای مراسم اربعين آماده شده‌اند.



علاوه بر این هیئت‌ها و دسته‌جات، کاروان‌های عزادار حسینی(ع) از کشورهای سوریه، بحرین، عربستان، سوئد، پاکستان، ایران و هند برای شرکت در مراسم به کربلا می‌آیند.



بنابر گزارش خبرگزاری براثا، کاروان‌های حسینی(ع) شرکت کننده در مراسم اربعین حسینی(ع) همچنين اهانت محمد العریفی، مفتی عربستان به آیت الله علی سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان عراق را محکوم کردند.



مسئولان کاروان‌ها گفتند: با شرکت خود در مراسم احیای اربعین حسینی(ع) ارادت خود به اهل بیت و هوادارانش را اعلام کرده و سخنان علمای وهابی که خون مسلمانان را مباح می‌دانند، محکوم می‌کن



اربعين سالارحسيني تسليت باد

 اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایق‌ها می‌گذرد؛ و اینک از صدای نحص شلاق خزان بر پیكر آلاله‌ها، اربعینی می‌گذرد و اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری سهم حاملان پیغام قاصدک های عترت و عظمت شد.




از آن روز تا امروز چهل روز در سوگ ابرمردی نشستیم كه حیات اسلام مدیون رگ‌های پاره پاره اوست. قصه سر و نیزه، قصه لب‌های خونین و قرآن، قصه سیلی و صورت گلگون كودک غمگین و تمام حقیقت هایی كه هر سال از پرده چشمان ما می گذرد را شنیده ایم.



اربعینی با دختر كوچک حسین (ع) مهر را در آغوش گرفتیم، ناله زدیم، درد دل‌ها گفتیم و شكوه‌ها روانه كردیم. اربعینی از عمق جان، فریاد یا حسین كشیدیم، بر سینه زدیم و خنده را حرام كردیم.



کربلا؛ این خارستان خشک و بی‌آب، دریای انسانیت و کمال است، اقیانوس بی کرانه‌ای است که در آن گوهر همه عظمت‌ها و خوبی‌ها به رنگ مظلومیت، یافتنی است؛ اما غواص قهار می‌طلبد. و هر کدام به فراخور حالمان از کربلا، محرم، عاشورا و اربعین، برداشتی داریم و بر اساس آن قضاوتی ....



در زیارت اربعین پیرامون فلسفه آن آمده است: و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک عن الجهاله و حیره‌الظلاله: حسین علیه السلام خون قلبش را به آستان الهی هدیه داد تا بندگان را از ظلمت جهل و نادانی و حیرت گمراهی رهایی بخشد.



و شیعه همیشه و در تمامى روزهاى سوگوارى حضرت سیدالشهداء علیه ‌السلام و از آن جمله روز اربعین آن حضرت، در زیارت و اقامه ماتم و عزادارى كوتاهى نكرده و از اینجاست كه امام حسن عسكرى ‏علیه‏‌السلام زیارت اربعین را از علایم ایمان شمرده است.



آرى، تنها زیارت اربعین سیدالشهداء علیه‏ السلام است كه مؤمن خالص را از دیگران تمیز مى‏دهد، و دوستان اهل بیت‏ علیهم‏ السلام را از غیر آنان جدا مى ‌كند. و مؤمن واقعى كسى است كه نگذارد آثار نهضت‏ حسین ‏علیه‏ السلام فراموش شود و در قدردانى و شركت در هدف آن حضرت كوتاهى نورزد.



پیروان و دوستان امام حسین ‏علیه‏ السلام امیدوارند تا از این طریق مشمول این حدیث نبوى شوند كه جابر بن عبدالله انصارى - از صحابه رسول خداصلى الله علیه و آله و سلم و نخستین زائر قبر حضرت ابا‏‌عبدالله در اولین اربعین سیدالشهداء روایت كرده است: «كسى كه قومى را دوست دارد با آنها محشور مى ‌شود و كسى كه عمل قومى را دوست دارد با ایشان شریک مى‌‏باشد».

۱۳۸۸ دی ۲۴, پنجشنبه

محرم

محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.
شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بیان شده است.

محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در شهادت حضرت امام حسین علیه السلام است.
حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می‌شویم:

غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج حضرت زهرا، ورود امیر مؤمنان علی علیه السلام، حادثه خونین کربلا - تاسوعا و عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت خاندان امام به کوفه و شام.

همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض آل برمک و دولت برامکه، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است.

عروج حضرت ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا علیه السلام، عبور حضرت موسی علیه السلام از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.

منابع:
هدایة الانام الی وقایع الایام، محدث قمی، ص 53؛ مفاتیح الجنان، ص 521

۱۳۸۸ دی ۲۲, سه‌شنبه

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

ماه محرم

السلام عليك يا اباعبدالله
ماه محرم ماه غم وماتم برعموم مسلمانان تسليت باد.التماس دعا

۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

عيد

عيد قربان وغدير مبارك

۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

عكس از نماي داخل خانه خدا




عكس ازخانه خدا











احكام حج تمتع



اعمال حج تمتع سیزده چیز است كه به ترتیب عبارتند از:
1- احرام
2- وقوف به عرفات كه در چهار فرسخى مكه است
3- وقوف به مشعر الحرام كه تقریبا در دو فرسخى مكه است
4- رفتن به مِنى كه نزدیك مكه است و انداختن سنگریزه بر جمره عقبه
5- قربانى كردن در منى
6- تراشیدن سَر یا گرفتن كمى از ناخن یا مو در مِنى
7- طواف زیارت
8- دو ركعت نماز طواف
9- سعى بین صفا و مروه
10- طواف نساء
11- دو ركعت نماز طواف نساء
12- ماندن در منى در شب هاى یازدهم و دوازدهم ذیحجه و بعضى باید شب سیزدهم را هم در منى بمانند
13- انداختن سنگریزه بر سه جمره در منى در روز یازدهم و دوازدهم و بعضى در روز سیزدهم هم باید بیندازند ( كه احكام آنها گفته مى‏شود)
1- احرام حج
واجب است انسان بعد از تمام كردن اعمال عمره تمتع، آماده شود براى انجام اعمال حج تمتع و اولین عمل احرام است كه باید از مكه مُحرِم شود و باز متوجه باید بود كه این سیزده عمل هم مثل پنج عمل عمره تمتع همه عبادت است. در اول ِ هر عملى انسان باید توجه داشته باشد كه چه مى‏خواهد انجام دهد و همچنین عمل را قربة ً اِلى الله و محض اطاعت امر خدا به جا آورد كه اگر خداى نخواسته ریا و خود نمائى در عبادت داخل شود فاسد و باطل مى‏گردد و گذشته از این خود ریا، معصیت كبیره است و باید با لبیك گفتن مُحرم شدن همه كس و همه چیز غیر از خدا را فراموش كنیم و با یاد حق و براى اطاعت از اوامرش اعمال را انجام دهیم.
مسئله: آداب و احكام اِحرام حج از پوشیدن لباس اِحرام و لـَبـَّیـك گفتن همه مثل همان احرام عمره است كه گفتیم و چیزهائى كه در احرام گفتیم حرام مى‏شود و كفاره دارد یا ندارد و كفاره آن چیست در اینجا هم همانطور است، فقط در نیت تفاوت دارد كه در آنجا نیت احرام عمره تمتع بود اینجا نیت احرام حج تمتع.
مسئله: وقت احرام حج وسیع است و لازم نیست فوراً بعد از اعمال عمره باشد ولى باید تأخیر نیندازد تا حدى كه به وقوف عرفات نرسد و مستحب آنست كه روز هشتم محرم شود.
مسئله: احرام حج در هر جاى شهر مكه صحیح است گرچه در خانه‏هائى باشد كه تازه ساخته شده و جزء شهر است. البته مستحب است در مقام ابراهیم و یا حِجر اسماعیل محرم شود.
مسئله: احتیاط واجب اینست كه بعد از اعمال عمره، بدون حاجت از مكه خارج نشود و اگر خارج شدن لازم بود احتیاط واجب آنست كه مُحرم شود و با اِحرام خارج گردد و برگردد با همین احرام برود براى اعمال حج؛ ولى اگر كسى رعایت نكرد و بدون حاجت و بدون احرام خارج شد و برگشت و احرام بست و حج را به جا آورد عملش صحیح است.
مسئله: اگر كسى دانسته و عمداً احرام حج را ترك كند تا وقت آن بگذرد حج او باطل است و اگر روى ندانستن ِ مسئله یا فراموشى، مُحرِم نشد و بدون احرام به عرفات و منى رفت ، واجب است به مكه برگردد و محرم شود و اگر برگشتن به مكه ممكن نبود باید همانجا محرم شود و اگر یادش نیامد تا بعد از تمام كردن اعمال حج،‏حجش صحیح است.
2- وقوف به عرفات
باحتیاط واجب لازم است از بعد از زوال روز نهم تا مغرب در سرزمین عرفات باشد و مراد از «وقوف» همین بودن در آنجا است‏حالا چه بنشیند چه راه برود یا بخوابد فرقى ندارد البته اگر در تمام این مدت خواب یا بى‏هوش باشد وقوف او باطل است پس باید تأخیر انداختن از اول ظهر اگر كم باشد مثلا به مقدار نماز ظهر و عصر كه پشت‏سر هم بخواند معلوم نیست ‏حرام باشد.
مسئله: بودن در مجموع بعد از ظهر تا مغرب گرچه واجب است لكن تمام آن ركن نیست كه حج به ترك آن باطل شود. پس اگر مقدار كمى توقف كند و برود یا طرف عصر بیاید و توقف كند حج او صحیح است اگر چه توقف نكردن او در تمام وقت دانسته و عمدى باشد. آنچه در وقوف ركن است مقدارى است كه گفته شود در عرفات بوده، هر چند مثل یك دقیقه یا دو دقیقه باشد پس اگر هیچ به عرفات نرود ركن را ترك كرده.
مسئله: اگر دانسته و عمدى آن مقدار از وقوف را كه ركن است ترك كند حج اش باطل است و كفایت نمى‏كند براى چنین شخصى وقوف در شب عید كه وقوف اضطرارى است. ولى اگر به واسطه عذرى مثل فراموشى نتوانست‏ حتى مقدار ركن در عرفات باشد، براى چنین شخصى كه عذر داشته كفایت مى‏كند از شب عید هر چند به مقدار كمى وقوف كند و این را وقوف اضطرارى مى‏گویند و اولى را وقوف اختیارى؛ و اگر این مقدار از وقوف در شب را عمداً ترك كند حج او باطل است ولى اگر این را هم روى عذر و فراموشى و غفلت ترك كند و به وقوف اختیارى مشعر برسد حجش صحیح است.
مسئله: اگر كسى عمداً و دانسته پیش از مغرب از عرفات حج‏ خارج شود و تا مغرب برنگردد باید یك شتر در راه خدا قربانى كند در هر جائى كه بخواهد و اگر قدرت بر قربانى نداشت باید هیجده روز روزه بگیرد و حجش صحیح است و اگر از روى ندانستن مسئله یا سهواً این كار را كرد كفاره ندارد و به هر حال ضررى به اصل حج نمى‏زند.
3- وقوف به مشعر الحرام
احتیاط واجب آنست كه شب دهم را تا اذان صبح در مشعر الحرام بسر برد و به قصد قربت و چون صبح شد نیت كند وقوف به مشعرالحرام را تا طلوع آفتاب قربة الى الله و این وقوف از صبح تا اول آفتاب وقوف اختیارى مشعر است و واجب است لكن همه آن ركن نیست بلكه ركن به مقدارى است كه گفته شود در بین الطلوعین به مشعر بوده گرچه یك دقیقه باشد كه اگر كسى مقدار ركن را عمداً و دانسته ترك كند حج او باطل است.
مسئله: كسى كه روى عذر مقدار ركن را درك نكند باید یكى از دو وقوف اضطرارى مشعر را درك كند یعنى یا مقدارى از شب تا اذان صبح را درك كند یا مقدارى از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف كند اگر چه یك دقیقه باشد. خلاصه اینكه اگر كسى به وقوف اختیارى در عرفات یا مشعر نرسد باید وقوف اضطرارى را دریابد و دانستیم كه وقوف اضطرارى عرفات مقدارى از شب عید است و در مشعر دو وقوف اضطرارى دارد یكى همان شب عید تا اذان صبح، دومى از طلوع آفتاب روز عید تا ظهر؛ و در اینجا صورت هاى زیادى هست كه در كتاب هاى مفصل با احكامش گفته شده و چون خیلى طولانى است از ذكر آن خودداری شد. اگر براى كسى پیش آمد باید در موقع به اهلش رجوع كند و وظیفه‏اش را بفهمد و عمل كند تا حجش باطل نگردد.
4- رفتن به منى و رمى كردن (انداختن سنگریزه به جمره عقبه)
كسى كه حج مى‏كند باید در روز عید از مشعرالحرام به محلى كه آن را منى مى‏گویند برود و در آنجا یكى از اعمالش رمى جمره عقبه است یعنى باید هفت عدد سنگریزه به جمره آخرى بیندازد.
مسئله: سنگریزه‏ها باید متوسط باشد نه مثل شن ریز و نه سنگ بزرگ و همچنین باید از جنس سنگ باشد یعنى كلوخ و خزف و جواهرات صحیح نیست، اما اقسام سنگ ها هر چه باشد حتى سنگ مرمر اشكال ندارد.
مسئله: باید سنگریزه‏ها از حرم باشد (حرم محدوده معینى است از شهر مكه و اطراف آن) البته نباید از مسجد الحرام یا مسجد خیف بلكه به احتیاط از سایر مساجد باشد و مستحب است از مشعر بردارد و باید بكر باشد یعنى كسى دیگرى آنها را ولى در سال هاى گذشته نیانداخته باشد.
مسئله: واجب است ‏سنگریزه‏ها را با قصد قربت بزند نه اینكه روى جمره بگذارد؛ و واجب است هفت عدد به طور یقین به خود جمره برسد و اگر شك كند كه هفت عدد خورد یا نه باید آن قدر بیندازد تا یقین كند كه هفت عدد خورد.
مسئله: در رمى جمره طهارت به هیچ نحو شرط نیست بنابراین جنب و حائض و كسى كه بدن یا لباسش نجس باشد مى‏تواند رمى كند و صحیح است‏ حتى خود سنگریزه‏ها هم اگر نجس باشد اشكال ندارد ولى باید مباح باشد یعنى از سنگریزه‏هائى كه دیگران برداشته‏اند بدون اجازه آنها تصرف نكند.
مسئله: وقت انداختن سنگریزه از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن و اگر فراموش كرد تا روز سیزدهم مى‏تواند به جا آورد و اگر تا سیزدهم یادش نیامد احتیاط آنست كه سال بعد خودش یا نایبش بیندازد.
مسئله: بچه و مریض ناتوان كه قدرت برانداختن ندارد دیگرى باید به نیابت او بزند و كسانی كه نمى‏توانند و عذر دارند از اینكه روز رمى كنند، مى‏توانند شب عمل كنند هر وقت‏شب كه باشد.
5- قربانى و احكام آن
بعد از رمى جمره در روز عید واجب است قربانى كند؛ یعنى یك شتر یا گاو و یا گوسفند در منى ذبح كند و چون غالباً گوسفند قربانى مى‏كنند باید دانسته شود كه گوسفند قربانى باید به احتیاط وجوبى یك سال او تمام شده باشد و داخل سال دوم باشد و باید از هر جهت‏سالم و بى‏عیب باشد یعنى از جهت‏شاخ و دم و تخم و گوش و چشم و دست و پا و غیره باید نقصى در او نباشد و همچنین باید لاغر نباشد و بنابر احتیاط باید كچلى هم نداشته باشد ولى اگر گوشش شكاف خورده باشد یا سوراخ باشد ولى ناقص و بریده نباشد اشكال ندارد و همچنین اگر شاخ بیرونى او كه مثل غلاف براى شاخ سفید درونى است‏شكسته باشد و خود شاخ درونى سالم باشد اشكال ندارد.
مسئله: انسان مى‏تواند خودش قربانى را ذبح كند و مى‏تواند نایب بگیرد و نایب باید شیعه باشد و در وقت ذبح نیت كند براى هر كس كه ذبح مى‏كند و دانسته شود كه در ذبح ِ كفارات هم لازم است ذابح شیعه باشد.
مسئله: شركت در قربانى صحیح نیست و باید هر كس خودش یك قربانى كند.
مسئله: اگر عمداً یا بواسطه عذرى روز عید قربانى نكرد احتیاط واجب آنست كه در ایام تشریق یعنى یازده و دوازده و سیزده ذبح كند و اگر نشد در بقیه ماه ذیحجه.
مسئله: احتیاط مستحب آنست كه ذبیحه را سه قسمت كنند: یك قسمت را هدیه بدهند و یك قسمت را صدقه بدهند و قدرى هم از ذبیحه بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند و لكن چون هیچ كدام از اینها واجب نیست اگر صدقه را به فقراى كفار بدهد یا آنكه تمام ذبیحه را به آنها بدهد اشكال ندارد؛ و ضامن سهم فقرا نیست البته احتیاط خصوصاً در خوردن قدرى از ذبیحه خیلى مطلوب است، ولى واجب نیست.
مسئله: اگر كسى نیابت داد به شخصى كه براى او قربانى بخرد و ذبح كند نایب هم انجام داد پس از آن انسان شك كند كه صحیح انجام داده یا نه، به این شك اعتنا نكند كافى و صحیح است.
مسئله: اگر كسى قدرت بر قربانى نداشته باشد به این معنى كه نه گوسفند دارد و نه پولش را كه بخرد و نه اینكه مى‏تواند قرض كند یا از راه دیگرى تهیه نماید باید به جاى قربانى سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت از حج روزه بگیرد( در اینجا مسائلى هست كه چون معمولا واقع نمى‏شود ذكر نكردیم اگر اتفاق افتاد از اهلش سؤال كنید).
6- حلق یا تقصیر و احكام آن
بعد از ذبح كردن واجب است سرتراشیدن یا قدرى از مو یا ناخن گرفتن. البته اگر سال اول حج اش باشد احتیاط واجب به سرتراشیدن است اما براى زن، تراشیدن سر جایز نیست و باید تقصیر كند یعنى یا از مو یا از ناخن بگیرد؛ و سر تراشیدن یا تقصیر كردن عبادت است باید با قصد قربت باشد و ریا نكند كه باطل مى‏شود و تراشیدن ریش، كفایت از تقصیر نمى‏كند.
مسئله: جایز است ‏سر را خودش بتراشد یا به دیگرى واگذار كند و همچنین در تقصیر، ولى باید خودش نیت كند و بهتر است دیگرى هم نیت كند.
مسئله: محل سر تراشیدن یا تقصیر، منى است و در غیر آنجا اختیاراً جایز نیست ولى واجب نیست ‏حتماً در روز عید باشد بلكه تأخیر تا آخر روز سیزدهم جایز است گرچه به احتیاط مستحب خوب است روز عید انجام دهد.
مسئله: اگر كسى عمداً یا سهواً یا از روى فراموشى و ندانستن مسئله به هر حال حلق یا تقصیر نكرد تا از منى خارج شد، واجب است برگردد به منى و انجام دهد و اگر برگشتن امكان ندارد،هر جا كه هست‏ حلق یا تقصیر كند و در صورت امكان مویش را به منى بفرستد.
مسئله: لازم است به احتیاط وجوبى رعایت ترتیب در این سه عمل؛ یعنى اول رمى جمره، بعد قربانى، بعد حلق یا تقصیر؛ ولى اگر ندانسته ترتیب را رعایت نكرده اشكال ندارد و صحیح است.
مسئله: بعد از حلق یا تقصیر، انسان از احرام خارج مى‏شود و چیزهائى كه بر او حرام بود حلال مى‏شود مگر سه چیز: زن و بوى خوش و صید در حرم.
7- طواف زیارت
واجب است بعد از تمام شدن اعمال منى كه سه چیز بود به مكه مراجعت كند براى انجام اعمالى كه در آنجا واجب است، ولى لازم نیست كه همان روز عید یا فرداى آن براى اعمال مكه مراجعت كند بلكه مى‏تواند این اعمال را تا آخر ذیحجه تأخیر بیاندازد؛ باین معنا كه اگر روز آخر ذیحجه هم اگر آمد و اعمال را به جا آورد مانع ندارد ولكن چون شب یازدهم و دوازدهم ماندن در منى واجب و در این دو روز رمى جمره‏ها هم در منى واجب است معمولاً این دو شب و دو روز را همان طور در منى مى‏مانند و بعد از ظهر روز دوازدهم به مكه مى‏آیند و چند روزى كه در مكه هستند اعمال را انجام مى‏دهند.
مسئله: اولین عمل كه باید در مكه انجام داد بعد از برگشتن از منى، طواف حج است كه به آن طواف زیارت مى‏گویند. این طواف در همه آداب و شرایط و احكام، مثل طواف عمره است كه گفته شد فقط در نیت تفاوت دارد كه اینجا باید به نیت طواف حج باشد.
8- نماز طواف حج
مسئله: دوم از اعمال مكه، نماز طواف است. این نماز هم با نماز طواف عمره تفاوت ندارد و احكام و آدابش مثل آنست فقط در اینجا باید نیت كند نماز طواف حج.
9- سعى بین صفا و مروه
مسئله: سوم از اعمال مكه سعى بین صفا و مروه است كه باید هفت مرتبه سعى كند و اینجا هم با سعى بین صفا و مروه كه در اعمال عمره گفته شد فرق ندارد مگر در نیت كه اینجا نیت مى‏كند سعى بین صفا و مروه حج.
10- طواف نساء
مسئله: چهارم از اعمال مكه طواف نساء است كه این هم در عمل و احكام مثل طواف عمره و طواف حج است فقط باید به نیت طواف نساء انجام شود.
11- دو ركعت نماز طواف نساء
مسئله: پنجم از اعمال مكه در مراجعت از منى، دو ركعت نماز طواف نساء است. این نماز هم آداب و احكامش مثل نماز طواف عمره و حج است فقط باید به نیت نماز طواف نساء خوانده شود.
این پنج عملى بود كه باید بعد از مراجعت از منى در مكه انجام داد و پس از انجام این اعمال، زن و بوى خوش هم كه باقى مانده بود حلال مى‏شود. فقط صید در حرم به حرمت باقى مى‏ماند كه همیشه حرام است و دانسته شود این پنج عمل به همین ترتیب و بعد از اعمال سه گانه منى باید انجام شود و ترتیب به هم نخورد اختیاراً و بدون عذر.
مسئله: براى بعضى مقدم انداختن این پنج عمل مكه بر رفتن به عرفات و مشعر و منى و اعمال آنها جایز است، مثل زن كه اگر بترسد در برگشتن حائض مى‏شود و نمى‏تواند طواف و نماز را به جا آورد و همچنین پیرمرد و پیرزن و مریض ناتوانى كه مى‏ترسند در برگشتن از جهت كثرت جمعیت قادر به انجام اعمال نباشند، اینها مى‏توانند اعمال مكه را قبلا به جا آورند و صحیح است ولى اینها باید بدانند با این اعمال از احرام خارج نمى‏شوند و زن و بوى خوش هم بر آنها حلال نیست و همه یك مرتبه بعد از حلق یا تقصیر در منى حلال خواهد شد.
مسئله: طواف نساء اختصاص به مرد ندارد و بر زن و بچه هم واجب است كه اگر به جا نیاورند اگر مرد باشد زن بر او حلال نیست، و اگر زن باشد مرد بر او حلال نیست.
مسئله: طواف نساء و نماز آن اگر چه واجب است لكن ركن نیست و ترك عمدى آن هم باعث بطلان حج نمى‏شود، ولى اگر انجام ندهد زن بر مرد یا مرد بر زن حلال نمى‏شود و دانسته شود مراد از اینكه گفته مى‏شود زن حلال نمى‏شود، نه فقط زن ِخود انسان، بلكه هیچ زنى؛ نه زن خودش و نه زن دیگر را اگر بخواهد بگیرد بر او حلال نیست و همچنین مرد هم كه بر زن حرام مى‏شود یعنى هر مردى، نه فقط شوهر خودش.
مسئله: اگر طواف نساء را سهواً به جا نیاورد و از حج برگشت، پس اگر مى‏تواند باید خودش برگردد و به جا آورد و اگر نمى‏تواند یا مشقت دارد، نایب بگیرد و پس از به جا آوردن ِ نایب، زن بر او حلال مى‏شود.
12- بیتوته (شب ماندن) در منى
واجب است‏ شب یازدهم و دوازدهم در منى بیتوته كردن؛ یعنى شب را ماندن از غروب آفتاب تا نصف شب. و بر بعضى شب سیزدهم هم لازم مى‏شود بمانند مثل كسى كه در حال احرام صید كرده یا جماع نموده باشد و كسى كه روز دوازدهم نرود و بماند تا غروب، چنین كسى هم باید شب سیزدهم را بماند و بر بعضى هم واجب نیست این شبها را در منى بمانند، مثل بیمار و پرستار بیمار و كسانى كه ماندن آنها مشقت دارد.
مسئله: براى به دست آوردن نصف از شب، باید از مغرب حساب كرد تا طلوع آفتاب به احتیاط وجوبى،كه تقریبا ساعت دوازده شب مى‏شود. پس بعد از نصف شب جایز است از منى خارج شود.
مسئله: كسى كه بدون عذر از اول شب در منى نبوده، احتیاط واجب آنست كه قبل از نیمه شب برگردد و تا صبح بماند.
مسئله: كسى كه شب ماندن در منى را ترك كند، براى هر شبى كه نبوده باید یك گوسفند قربانى كند و فرقى ندارد چه دانسته و عمداً نمانده باشد، چه از فراموشى یا ندانستن مسئله؛ و حتى مریض و پرستار و كسى هم كه براى او ماندن مشقت دارد كه گفتیم واجب نیست بمانند. اینها هم براى هر شبى كه نمانده‏اند واجب است ‏یك گوسفند قربانى كنند و قربانى كردن این گوسفند محل معینى ندارد حتى مى‏تواند پس از مراجعت به محل خود قربانى كند.
مسئله: كسانى كه مقدارى از اول شب نبوده‏اند یا مقدارى قبل از نصف شب خارج شده باشند بر اینها قربانى كردن واجب نیست، احتیاط مستحب در قربانى كردن است.
مسئله: كسانى كه جایز است براى آنها كوچ كردن در روز دوازدهم، كه غالبا اینطور هستند باید بعد از ظهر كوچ كنند و قبل از ظهر جایز نیست؛ و كسانى كه روز سیزدهم كوچ مى‏كنند مختارند هر وقت بخواهند كوچ كنند.
13- رمى جمرات سه‏گانه
شب هایى كه گفتیم ماندن در منی واجب است، در روز آن شبها رمى جمرات سه‏گانه واجب است: یعنى سنگ ریزه بزند به سه محل كه اولى را (جمره اولى) و وسطى را (جمره وسطى) و آخرى را (جمره عقبه) گویند، ولى اگر عمداً هم آن را ترك كند، به حج او ضرر نمى‏رساند و صحیح است؛ گرچه در صورت عمد معصیت كار است.
مسئله: عدد سنگریزه براى هر جمره درهر روزى باید هفت عدد باشد و آداب و احكام آن همان طور است كه سابقاً در جمره عقبه گفتیم.
مسئله: وقت انداختن سنگریزه از اول آفتاب است تا غروب، و در شب جایز نیست و اگر كسى مریض یا ناتوان باشد كه بترسد در روز از جهت كثرت جمعیت نتواند رمى كند جایز است ‏شب رمى كند.
مسئله: واجب است جمره‏ها را به ترتیب رمى كند: یعنى اول جمره اولى، بعد وسطى، بعد جمره عقبه؛ و اگر به این ترتیب به جا نیاورد باید اعاده كند به طورى كه ترتیب حاصل شود؛ چه عمداً خلاف ترتیب كرده باشد چه از روى فراموشى و ندانستن مسئله و سهوى؛ در هر حال باید اعاده كند.
مسئله: اگر كسى فراموش كند در یكى از روزها رمى كند، واجب است روز بعد آن را قضا كند و همچنین اگر عمداً ترك كند واجب است روز بعد قضا كند و واجب است در روز بعد قضا را جلوتر انجام دهد و اگر بعض از جمره‏ها را ترك كرده، باز باید فرداى آن روز آن مقدارى كه روز قبل ترك شده اول قضا كند با رعایت ترتیب، بعد تكلیف این روز را به جا آورد و همچنین اگر چیزى را در روز گذشته ترك نكرده و لكن به ترتیبى كه گفتیم انجام نداده بوده باز باید قضا كند با ترتیب صحیح.
مسئله: اگر كسى رمى جمرات را فراموش كند و به مكه بیاید، اگر در ایام تشریق یعنى یازده و دوازده و سیزده یادش آمد باید برگردد و به جا آورد و اگر متمكن نیست نایب بگیرد و اگر بعد از این ایام یادش بیاید یا عمداً تأخیر بیاندازد تا بعد از این ایام، احتیاط واجب آنست كه خودش یا نایب او بیاید و به جا آورد و در سال دیگر هم در ایامى كه فوت شده است‏ خودش یا نایبش قضا كند.
مسئله: اگر رمى جمرات را فراموش كرد تا از مكه خارج شد، احتیاط واجب آنست كه در سال دیگر خودش یا نایبش قضا كند.
مسئله: كسى كه از سنگ انداختن معذور باشد مثل آنكه مریض باشد به طورى كه نتواند رمى كند یا علیل باشد مثلاً دست ‏یا پا نداشته باشد یا شكسته باشد یا از شدت بیحالى نتواند رمى كند، باید نایبش به جا آورد و احتیاط واجب آنست كه تا مأیوس نشده از این كه خودش به جا آورد نایب انجام ندهد.
مسئله: اگر زن در برگشت از عرفات و منى به مكه حائض باشد و در مدتى كه در مكه است پاك نشود و نتواند بماند تا پاك شود از براى طواف و نماز آن باید نایب بگیرد و سایر اعمال را خودش به جا آورد. بنابراین دانسته شود كه زن اگر در وقت انجام اعمال عمره از جهت‏حیض نتواند طواف عمره و نماز آن را به جا آورد و اگر بخواهد صبر كند تا پاك شود وقت وقوف به عرفات و مشعر مى‏گذرد باید حج تمتع را بدل كند به حج افراد و با همان احرام برود به عرفات و مشعر و منى و همه اعمال آنها را انجام دهد البته غیر از قربانى كه در حج افراد واجب نیست‏؛سپس به مكه برگردد و یك عمره مفرده هم به جا آورد همین كفایت از حجه الاسلام او می كند و صحیح است و این مسئله را سابقاً هم گفتیم. ولى اگر زن پس از برگشت از عرفات و منى براى طواف و نماز حج‏حائض شد در اینجا است كه گفتیم باید براى طواف و نماز آن نایب بگیرد و سعى بین صفا و مروه را خودش انجام دهد.
تا اینجا سیزده عمل حج تمتع با مسائلش گفته شد. در نتیجه پنج عمل مربوط به عمره تمتع بود و سیزده عمل مربوط به حج تمتع. مجموعا كل وظایف هیجده عمل است كه به ترتیب با مقدارى از مسائل كه غالبا مورد لزوم است بیان شد و باز هم براى چندمین بار تذكر داده شود كه این هیجده عمل همه عبادت است باید با قصد قربت و براى اطاعت امر خداوند به جا آورده شود و هرگونه ریا و خودنمائى باعث بطلان عمل مى‏شود و گاهى ممكن است در نتیجه زن بر مرد یا مرد بر زن حرام بماند و مفاسدى به دنبال داشته باشد پس بكوشیم كه مسائل را خوب یاد بگیریم و اعمال را زیر نظر آگاهان به مسائل انجام دهیم و ریا و خودنمائى نكنیم

احكام نماز

احكام نماز - احكام مسجد

س 389: با توجه به اين كه مستحب است انسان نماز را در مسجد محله خود بخواند، آيا خالى كردن مسجد محل و رفتن به مسجد جامع شهر براى خواندن نماز جماعت، اشكال دارد يا خير؟

اگر ترك مسجد محله براى خواندن نماز جماعت در مسجد ديگر بخصوص مسجد جامع شهر باشد، اشكال ندارد.

س 390: نماز خواندن در مسجدى كه سازندگان آن ادعا مى‏كنند كه آن را براى خود و قبيله خود ساخته‏اند، چه حكمى دارد؟

مسجد پس از آنكه به عنوان مسجد ساخته شد، اختصاص به قوم و گروه و قبيله و اشخاص خاصى ندارد و همه مسلمانان مى‏توانند از آن استفاده نمايند.

س 391: آيا زنها بهتر است نماز را در مسجد بخوانند يا در خانه؟

فضيلت خواندن نماز در مسجد مختص مردان نيست.

س 392: در حال حاضر بين مسجدالحرام و محل سعى بين صفا و مروه ديوار كوتاهى وجود دارد كه ارتفاع آن نيم متر و عرض آن يك متر است. اين ديوار بين مسجد و مسعى مشترك است. آيا زنها در ايام عادت كه حق داخل شدن به مسجد الحرام را ندارند، مى‏توانند روى اين ديوار بنشينند؟

اشكال ندارد، مگر اين كه يقين حاصل شود كه آن ديوار جزء مسجداست.

س 393: آيا انجام تمرين‏هاى ورزشى در مسجد محل يا خوابيدن در آن جايز است؟ اين كارها در مسجدهاى ديگر چه حكمى دارد؟

مسجد جاى ورزش و تمرين ورزشى نيست و از كارهائى كه با شأن و منزلت مسجد منافات دارد، بايد پرهيز شود، و خوابيدن در مسجد هم مكروه است.

س 394: آيا استفاده از شبستان مسجد براى رشد فكرى، فرهنگى و نظامى (با آموزشهاى نظامى) جوانان جايز است؟ آيا با توجه به كمبود مكانهاى اختصاصى مى‏توان اين كارها را در ايوان مسجد انجام داد؟

اين امور تابع كيفيت وقف صحن مسجد و ايوان آن است، و بايد از امام جماعت و هيئت امناى مسجد در اين‏باره نظر خواهى شود. البته حضور جوانان در مساجد و برپائى درس‏هاى دينى زير نظر امام جماعت و هيئت امناى آن كار خوب و مطلوبى است.

س 395: در بعضى از مناطق بخصوص روستاها مجلس عروسى را در مساجد برگزار مى‏كنند؛ به اين صورت كه مجلس رقص و آواز در خانه بر پا مى‏شود، ولى نهار يا شام را در مسجد تناول مى‏كنند. آيا اين كار شرعا جايز است يا خير؟

غذا دادن به دعوت شدگان در مسجد فى نفسه اشكال ندارد.

س 396: شركت‏هاى تعاونى مردمى اقدام به ساختن مناطق مسكونى مى‏كنند، ابتدا توافق مى‏نمايند كه براى آن محله‏ها مكان‏هاى عمومى مانند مسجد ساخته شود، اكنون كه آن واحدها به سهامداران شركت تعاونى تحويل داده شده است، آيا بعضى از آنان مى‏توانند هنگام تحويل گرفتن واحد مسكونى از توافق خود عدول كرده و بگويند ما راضى به ساختن مسجد نيستيم؟

اگر شركت با توافق همه اعضاء اقدام به ساخت مسجد نموده و مسجد هم ساخته شده و وقف گرديده است، عدول بعضى از اعضاء از موافقت اوليه خود اثرى ندارد. ولى اگر بعضى از آنان قبل از تحقق وقف شرعى مسجد از موافقت خود عدول كنند، ساخت مسجد با اموال آنان در زمين متعلق به همه اعضاء بدون رضايت آنان جايز نيست، مگر اين كه در ضمن عقد لازم بر همه آنها شرط شده باشد كه بخشى از زمين شركت براى ساخت مسجد تخصيص يابد و اعضاء اين شرط را پذيرفته باشند، در اين صورت حق عدول ندارند و عدول آنها هم تاثيرى ندارد.

س 397: براى مقابله با تهاجم فرهنگ غير اسلامى، حدود سى دانش‏آموز را از گروه ابتدائى و متوسطه به شكل گروه سرود در مسجد جمع كرده‏ايم كه اين افراد درسهائى از قرآن كريم، احكام و اخلاق اسلامى را به مقتضاى سن و سطح فكرى شان فرامى‏گيرند. اقدام به اين كار چه حكمى دارد؟ استفاده از آلت موسيقى اُرك توسط گروه چه حكمى دارد؟ انجام تمرين بوسيله آن در مسجد با رعايت موازين شرعى و مقررات مربوطه و متعارف راديو و تلويزيون و وزارت ارشاد جمهورى اسلامى ايران داراى چه حكمى‏است؟

تعليم قرآن و احكام و آموزش اخلاق اسلامى و تمرين سرودهاى مذهبى و انقلابى در مسجد اشكال ندارد، ولى در هر حال مراعات شأن، قداست و جايگاه مسجد واجب است و مزاحمت نماز گزاران جايز نيست.

س 398: آيا نمايش فيلم‏هاى سينمائى كه توسط وزارت ارشاد اسلامى ايران توزيع مى‏شود، در مسجد براى شركت كنندگان در جلسات قرآنى، اشكال شرعى دارد يا خير؟

تبديل مسجد به مكانى براى نمايش فيلم‏هاى سينمائى جايز نيست، ولى نمايش فيلم‏هاى مذهبى و انقلابى داراى محتواى مفيد و آموزنده به مناسبت خاصى و بر حسب نياز و تحت نظارت امام جماعت مسجد اشكال ندارد.

س 399: آيا پخش موسيقى شاد از مسجد به مناسبت جشن ميلاد ائمه معصومين «عليهم‏السلام» شرعا اشكال دارد؟

واضح است كه مسجد جايگاه شرعى خاصى دارد، لذا اگر پخش موسيقى در آن منافى با حرمت مسجد باشد، حرام است، حتى اگر موسيقى غيرمطرب باشد.

س 400: استفاده از بلندگوهاى مساجد كه صدا را در خارج از مسجد پخش مى‏كنند، تا چه وقت جايز است؟ پخش سرودهاى انقلابى يا قرآن كريم قبل از اذان چه حكمى دارد؟

پخش قرائت قرآن كريم براى چند دقيقه قبل از اذان در وقتهايى كه باعث اذيت و آزار همسايگان و اهل محل نشود، اشكال ندارد.

س 401: مسجد جامع چه تعريفى دارد؟

مسجد جامع مسجدى است كه در شهر براى اجتماع همه اهل شهر بنا شده است، بدون اين كه اختصاص به گروه و قشر خاصى داشته باشد.

س 402: قسمت سر پوشيده‏اى از يك مسجد حدود سى سال است كه متروكه و تبديل به خرابه شده و نماز در آن اقامه نمى‏شود و بخشى از آن به عنوان انبار مورد استفاده قرارمى‏گيرد. نيروهاى بسيجى كه حدود پانزده سال است در اين قسمت سقف دار مستقر هستند، تعميراتى را در آن انجام داده‏اند، زيرا وضعيت بسيار نامناسبى داشت و سقف آن هم در معرض ريزش بود. چون برادران بسيجى آگاهى از احكام شرعى مسجد نداشتند و افراد مطلع هم آنها را آگاه نكردند، اقدام به ساختن چند اتاق در اين قسمت نمودند كه بر اثر آن مبالغ زيادى خرج شد و در حال حاضر كارهاى ساختمانى رو به پايان است. اميدواريم حكم شرعى موارد زير را بيان فرمائيد:
1 - بر فرض اين كه متصديان اين كار و گروه ناظر بر آن جاهل به مسأله باشند، آيا در برابر مخارجى كه از بيت المال صرف كرده‏اند ضامن هستند و آيا مرتكب گناه شده‏اند؟
2 - با توجه به اين كه مخارج مزبور از بيت المال بوده، آيا اجازه مى‏دهيد تا زمانى كه مسجد به اين قسمت احتياج ندارد و نماز در آن اقامه نمى‏شود، از آن اتاق‏ها با رعايت كامل احكام شرعى مسجد، براى فعاليت‏هاى آموزشى مانند آموزش قرآن كريم و احكام شرعى و ساير امور مسجد استفاده شود؟ و آيا اقدام به تخريب اطاق‏ها واجب است؟

واجب است كه قسمت سرپوشيده مسجد با خراب كردن اتاق هائى كه در آن ساخته شده است، به حالت قبل برگردد، و اگر مخارج احداث اتاقها ناشى از تعدى و تفريط و عمد و تقصير نباشد، معلوم نيست كه كسى ضامن آن باشد، و استفاده از قسمت سرپوشيده مسجد براى تشكيل جلسات آموزش قرآن كريم و احكام شرعى و معارف اسلامى و ساير مراسم دينى و مذهبى اگر مزاحمت براى نمازگزاران ايجاد نكند و تحت نظارت امام جماعت مسجد باشد اشكال ندارد، و بايد امام جماعت و نيروهاى بسيجى و ساير مسئولين مسجد با هم همكارى كنند تا حضور نيروهاى بسيجى در مسجد استمرار پيدا كند و خللى در انجام وظائف عبادى مانند نماز و غير آن هم پيش نيايد.

س 403: در طرح توسعه يكى از خيابانها، چند مسجد در مسير طرح قرار مى‏گيرد كه بايد بعضى از آنها بطور كلى خراب شوند و در بقيه قسمتى از آنها تخريب گردد تا حركت وسائط نقليه براحتى صورت گيرد. خواهشمند است نظر شريف را بيان فرمائيد.

خراب كردن تمام مسجد يا قسمتى از آن جايز نيست، مگر در صورت وجود مصلحتى كه اهميت ندادن و بى توجهى به آن ممكن نباشد.

س 404: آيا استفاده شخصى و اندك از آب مساجد كه مخصوص وضو گرفتن است، جايز است؟ مثل اين كه مغازه داران از آن براى نوشيدن، درست كردن چائى و يا براى ماشين استفاده كنند، با توجه به اين كه آن مسجد واقف خاصى ندارد كه از اين اعمال جلوگيرى نمايد.

اگر وقف آب براى خصوص وضو گرفتن نمازگزاران معلوم نباشد و عرف رايج در محله مسجد، اين باشد كه همسايه‏ها و عبور كنندگان هم از آب آن استفاده مى‏كنند، اشكال ندارد، هر چند احتياط در اين مورد، مطلوب است.

س 405: مسجدى در مجاورت قبرستانى، وجود دارد و هنگامى كه بعضى از مؤمنين به زيارت اهل قبور مى‏آيند، از آب مسجد براى پاشيدن روى قبرهاى ارحام خود استفاده مى‏كنند و ما نمى‏دانيم كه اين آب عمومى است يا وقف خاص مسجد، و بر فرض هم كه وقف خاص مسجد نباشد، معلوم نيست كه مخصوص وضو گرفتن و دستشوئى رفتن است يا خير، آيا استفاده مذكور از آن آب جايز است؟

اگر استفاده از آب مسجد براى پاشيدن روى قبرهائى كه خارج از آن قرار دارد، امر رايجى است و كسى به آن اعتراض نمى‏كند و دليلى هم بر وقف آن آب براى خصوص وضو و تطهير نيست، استفاده از آن براى امر مذكور اشكال ندارد.

س 406: اگر مسجد نياز به تعمير داشته باشد، آيا اجازه گرفتن از حاكم شرع يا وكيل او واجب است؟

اگر تعمير، داوطلبانه و تبرّعى (از مالِ شخصىِ افراد خيّر) باشد، نيازى به اجازه حاكم شرع نيست.

س 407: آيا جايز است وصيت كنم كه مرا بعد از مردن در مسجد محله كه تلاش فراوانى براى آن كرده‏ام، دفن نمايند. زيرا دوست دارم در داخل يا صحن آن دفن شوم؟

اگر هنگام اجراى صيغه وقف، دفن ميّت استثناء نشده باشد، دفن در مسجد جايز نيست، و وصيت شما در اين مورد اعتبارى ندارد.

س 408: مسجدى حدود بيست سال پيش ساخته شده و به نام مبارك صاحب الزمان عجل الله تعالى فرجه الشريف زينت يافته است، ولى معلوم نيست كه اين اسم در صيغه وقف مسجد ذكر شده باشد. تغيير اسم مسجد از صاحب الزمان «عجل الله فرجه الشريف» به مسجد جامع چه حكمى دارد؟

مجرد تغيير اسم مسجد مانعى ندارد.

س 409: در مساجدى كه از محل نذورات خاص مسجد و تبرعّات مؤمنين به برق و سيستم تهويه مجهز شده‏اند، هنگامى كه شخصى از اهالى محل فوت مى‏كند، براى او مجلس فاتحه در مسجد برگزار مى‏شود كه در آن از برق و سيستم تهويه مسجد استفاده مى‏گردد و برگزار كنندگان مراسم آن هزينه‏ها را نمى‏پردازند. آيا اين كار شرعا جايز است؟

جواز استفاده از امكانات مسجد در اقامه مجالس فواتح براى اموات و امثال آن منوط به كيفيت وقف و نذر آن امكانات براى مسجد است.

س 410: در روستائى مسجد نوسازى وجود دارد كه در مكان مسجد قبلى بنا شده‏است. در گوشه‏اى از اين مسجد كه زمين آن جزء مسجد قبلى است، بر اثر جهل به مسأله، اتاقى براى تهيه چائى و مانند آن و كتابخانه‏اى در نيم طبقه قسمتى از شبستان مسجد در داخل شبستان مسجد ساخته شده است. خواهشمنديم نظر خود را در اين باره و مسأله تكميل و كيفيت استفاده از نصف دور داخلى مسجد، بيان فرمائيد.

ساختن اتاق مخصوص چائى در محل مسجد قبلى صحيح نيست و واجب است آن مكان به حالت مسجد بودن خود برگردد. نيم طبقه داخل شبستان مسجد هم در حكم مسجد است و همه احكام و آثار شرعى آن را دارد، ولى نصب قفسه‏هاى كتاب و حضور در آنجا براى مطالعه اگر مزاحمتى براى نمازگزاران ايجاد نكند اشكال ندارد.

س 411: رأى جنابعالى در مورد مسأله ذيل چيست؟
در يكى از روستاها مسجدى وجود دارد كه رو به خرابى است، ولى دليلى براى خراب كردن آن وجود ندارد، زيرا مانع استمرار جاده نيست. آيا تخريب آن به طور كامل جايز است؟ همچنين اين مسجد داراى مقدارى اثاثيه و اموال است، اينها بايد به چه كسى داده شوند؟

تخريب و ويران كردن مسجد جايز نيست و به طور كلى خراب كردن مسجد آن را از مسجد بودن خارج نمى‏كند. اثاث و لوازم مسجد اگر مورد استفاده در آن مسجد نباشد، بردن آن به مساجد ديگر براى استفاده از آنها اشكال ندارد.

س 412: آيا شرعا ساخت موزه در گوشه‏اى از صحن مسجد بدون دخل و تصرف در ساختمان آن جايز است، مثل كتابخانه كه امروزه جزئى از مسجد را تشكيل مى‏دهد؟

ايجاد موزه يا كتابخانه در گوشه صحن مسجد اگر مخالف كيفيت وقف تالار و شبستان و صحن مسجد باشد و يا موجب تغيير ساختمان مسجد گردد، جايز نيست. بهتر اين است كه مكانى در كنار مسجد براى اين منظور تهيه شود.

س 413: مكانى وقفى وجود دارد كه در آن مسجد، مدرسه علوم دينى و كتابخانه عمومى بنا شده است كه همگى آنها الان فعّال هستند. اين مكان در حال حاضر جزء نقشه مكان‏هائى است كه از طرف شهردارى بايد خراب شوند. چگونه بايد با شهردارى براى تخريب آن و گرفتن امكانات همكارى كرد تا بتوان آن را تبديل به ساختمان بهترى نمود؟

اگر شهردارى اقدام به تخريب آن و دادنِ عوض نمايد و آن را تحويل دهد، اشكال ندارد، ولى اصل خراب كردن مسجد و مدرسه وقفى فى نفسه جايز نيست، مگر در صورتى كه مصلحتِ اهمِ غير قابل چشم پوشى اقتضا كند.

س 414: براى توسعه مسجد نياز به كندن چند درخت از صحن آن است، آيا اين عمل با توجه به بزرگ بودن صحن مسجد و وجود درختان زياد در آنجا، جايز است؟

اگر عمل مذكور تغيير و تبديل وقف شمرده نشود، اشكال ندارد.

س 415: زمينى كه جزء قسمت سرپوشيده مسجد بوده و بر اثر واقع شدن مسجد در مسير طرح عمرانى شهردارى، در خيابان افتاده و قسمتى از آن به علت اضطرار تخريب شده، چه حكمى دارد؟

اگر احتمال برگشت آن به حالت اوليه ضعيف باشد، ترتّب آثار شرعى مسجد بر آن معلوم نيست.

س 416: مسجدى بوده كه خراب شده، و آثار مسجدى از آن محو گرديده يا به جاى آن بناى ديگرى ساخته شده و اميدى هم به دوباره سازى آن وجود ندارد، مثل آنكه آن آبادى ويران شده و تغيير مكان پيدا كرده، آيا نجس كردن آن مكان حرام است و تطهير آن واجب است؟

در فرض سؤال معلوم نيست نجس كردن آن حرام باشد، گر چه احتياط آن است كه نجس نكنند.

س 417: مدتى است كه در يكى از مساجد، نماز جماعت اقامه مى‏كنم و اطلاعى از كيفيت وقف مسجد ندارم. با توجه به اين كه مسجد از جهت هزينه با مشكلاتى روبرو است، آيا اجاره دادن زيرزمين مسجد براى كارى كه مناسب با شأن مسجد باشد، جايزاست؟

اگر زير زمين عنوان مسجد را ندارد و جزء تأسيساتى نيست كه مسجد به آن نياز داشته باشد و وقف آن هم وقف انتفاع نباشد، اشكال ندارد.

س 418: هيئت امناى مسجدى كه املاكى براى اداره امور خود ندارد، تصميم گرفته‏اند زيرزمينى را در قسمت سقف دار مسجد براى ساختن كارگاه و تأسيسات عمومى براى خدمت به مسجد ايجاد نمايند، آيا اين كار جايز است؟

حفر زمين مسجد براى تأسيس كارگاه و مانند آن جايزنيست.

س 419: آيا به طور مطلق جايز است كه كفّار داخل مساجد مسلمانان شوند، هر چند براى مشاهده آثار تاريخى باشد؟

ورود آنان به مسجد الحرام شرعاً ممنوع است و در ساير مساجد هم اگر هتك و بى‏حرمتى مسجد شمرده شود، جايز نيست، بلكه در ساير مساجد هم مطلقاً وارد نشوند.

س 420: آيا نماز خواندن در مسجدى كه توسط كفّار ساخته شده، جايز است؟

اشكال ندارد.

س 421: اگر كافرى داوطلبانه مالى را براى كمك به ساختمان مسجد بدهد و يا كمك ديگرى نمايد، آيا قبول آن جايز است؟

اشكال ندارد.

س 422: اگر كسى شب به مسجد بيايد و در آن بخوابد و محتلم شود و پس از بيدارى خروج از مسجد برايش ممكن نباشد، چه تكليفى دارد؟

اگر

فضيلت مسجد




مسجد ، مکان مقدس خضوع در برابر خداي واحد
مسجد ، تمثيل عاشقي و نياز و تجسم برابري و برادري ا ست ؛آنجا که خداوند از مسجد به عنوان خانه خود ياد مي کند و آن را پناهگاه بندگان خود مي نامد ، ديگر چه مي توان در فضيلت فيض فزا و نهفته در گوشه و کنار آن گفت.

همه مذاهب الهي وآسماني وبسياري از مکتب هاي بشري که تکيه گاه اجتماعي داشته اند، انتخاب وتعيين مکاني را به عنوان يک پايگاه خاص جهت انجام برنامه ها ومراسم مخصوص خود لازم دانسته و وجود آن را براي پيروان خود يک امرمسلم وضروري تلقي مي کرده وجزء اولين برنامه هاي خود مي دانسته اند و درصورت نداشتن چنين پايگاهي خودراضعيف وبي تکيه گاه وشکست خورده وپيروان خودرا بدون تکيه گاه وپراکنده مي پنداشتند . مسيحيان به کليسا ياکليسه ويهوديان به کنيسه ياکنيسا وزرتشتيان به آتشکده که پرستشگاه آنان است ، مي رفتند و گوشه گيران وزاهدان نصاري که آنها را راهبان نيزمي گويند به صومعه و دراويش و متصوفه درمکاني به نام خانقاه ياخانقه گردهم جمع مي شدند. ازآنجايي که اسلام يک مکتب جهاني وجاوداني است وداعيه هدايت ورهبري بشريت را دارد از ضرورت وجود يک مکان مشخص و پايگاه استوار دررابطه با عرضه قوانين خود وتعليم و ارشاد مردم درتشکيل نظام اجتماعي عادلانه، غافل نمانده ولزوم بناء آن را به همه مردم وپيروان خود ابلاغ نموده است؛ اين پايگاه که ازمظاهرشکوه وعظمت اسلام محسوب مي شود ، مسجد نام دارد. نامي که نمودعبوديت و بندگي انسان دربرابر خداست. واژه مسجدازباب (سجد يسجد) مصدر ميمي ويااسم زمان ومکان است وبروزن مشرق ومغرب مي باشد؛ مسجد به معني سجده گاه، مکان سجده مي باشد ، اما درقرآن وتمدن اسلامي، مسجد به مکاني گفته مي شود که عبادتگاه مومنان است. وجه تسميه عبادتگاه مسلمانان به مسجد ازآن روي است که سربه سجده نهادن ، مظهر و نمود اوج فروتني وکرنش دربرابرخدا بوده و ازاين رو در اسلام محل عبادت رامسجد ناميده اند. مسجد پايگاه انسجام و يکپارچگي مسلمانان است و نماز جماعت و تشکيل صفوف به هم فشرده نمازگزاران به خوبي بيانگر هماهنگي و انسجامي است که حضور درمسجد فراهم مي آورد. در اينجاست که افراد نمازگزار همچون قطره هاي آب به يکديگر مي پيوندند تا دريايي از اتحاد را به نمايش در آورند.همه در کنار يکديگر در برابر پروردگار يکتا روبه سوي يک قبله مي کنند ولب به حمد و ثناي آن يگانه نازنين مي گشايند و هماهنگ با يکديگر سرود توحيد را زمزمه مي کنند . رسول خدا (ص) مي فرمايد : "ان الله تعالي، اذا انزل عاهةً من السماء على اهل الارض صرفت عن عمار المساجد " ( خداوند وقتى مرضى را از آسمان بر مردم فرود آورد آن را از بانيان مساجد دور بگرداند). بزرگترين و مهمترين پايگاه اسلام، مسجد است. اکنون، پس از چهارده قرن که از عمر اسلام مي‌گذرد، هنوز هم مسجد بزرگترين سنگر و عالي‌ترين پايگاه مبارزه با دشمنان اسلام است. امام خمينى (ره) در اين زمينه مي‌فرمايد: " مساجد سنگر است، سنگرها را پر کنيد ". در واقع امام ( ره ) با ژرف نگرى و دورانديشى خود مي‌دانست که دشمن از تجمع در مسجد و يا خود مسجد وحشت داشته و دارد و امروز اگر مي‌خواهيم کودکان و جوانان با خداوند انس بگيرند، از طريق مسجد است، زيرا که مسجد، مکان ذکر و دعا و قرائت قرآن است، و از طريق نماز و ذکر، انسان با خداوند انس مي‌گيرد، و انس و الفت موجب رستگارى او مي‌شود. ارتباط نماز با مسجد تا آنجائى مهم مي‌باشد که خداوند براى اهل مسجد ضمانت کرده و پيامبر مکرم اسلام ( ص )فرمودند: " خِصَالٌ سِتٌّ مَا مِنْ مُسْلِمٍ يَمُوتُ فِي وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ إِلَّا کَانَ ضَامِناً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ مِنْهَا رَجُلٌ تَوَضَّأَ فَأَحْسَنَ الْوُضُوءَ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى مَسْجِدِ الصَّلَاةِ فَإِنْ مَاتَ فِى وَجْهِهِ کَانَ ضَامِناً عَلَى اللَّهِ " ( شش خصلت است که هر کس درآن حال بميرد، خداوند عزوجل ضمانت نموده که او را در بهشت داخل کند: يکى از آن موارد، شخصى است که وضوى خويش را نيکو به جا آورده و به سوى مسجد و محل نماز حرکت کند و چون در راه، مرگ وى فرا رسد خداوند بهشت را براى او ضمانت نموده است ). ارزش مسجد در اسلام بسيار زياد است ، به دليل اينکه مهمترين کانون تربيت اسلامي مي باشد. پيامبر گرامي اسلام در تشريح اهميت مسجد فرمودند: " رفت وآمد به مساجد رحمت است وخوددداري از رفتن به مساجد نفاق است(کنزالعمال ص570) " ودر روايتي ديگر مي فرمايند: " مساجد خانه هاي افراد با تقوا مي باشد(جامع الاحاديث شيعه ج 4 ص 437)". حضرت علي عليه السلام مي فرمايند: " مساجد بهترين قطعات زمين هستند وارزشمند ترين انسانها درپيشگاه با عظمت خداوند کسي است که نخستين شخص در رفتن به مسجد وآخرين نفر در بيرون آمدن از آن بوده باشد? " ( سفينه البحار ج 1 ص600 )

۱۳۸۸ مهر ۸, چهارشنبه

عيدسعيدفطر

عيدسعيدفطرمبارك باد

۱۳۸۸ شهریور ۲۷, جمعه

روزجهاني قدس

روزجهاني قدس روزهمبستگي مسلمين جهان درمقابل استكبارجهاني مبارك باد
وعده ماراهپيمائي روزقدس براي آزادي قدس شريف

۱۳۸۸ شهریور ۲۲, یکشنبه

تشكر ازحضورمردم

ضمن تشكرازحضورشماعزيزان درمراسم شبهاي قدروبرگزاري مراسم شبهاي قدرواز همه شماالتماس دعاداريم
مسجد جامع كوهبنان

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

شهادت حضرت علي (ع)

شهادت موالموحدین ، امیرالمومنین ،امام پارسایان ،جلوه حق ، امام علی (ع) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد

شهادت حضرت(ع)

شهادت موالموحدین ، امیرالمومنین ،امام پارسایان ،جلوه حق ، امام علی (ع) بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد